کد مطلب:94469 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143

خطبه 052-در نکوهش دنیا












[صفحه 166]

این گیتی ناپایدار جای ما نیست، و این سفره رنگ رنگ، خوان ما نیست آگاه باشید كه دنیای ناپایدار بی لحظه ای امان و پر شتاب، و در كمال بی قراری، به نیستی روی نهاده، و فریاد می زند كه نابود شدم! اعلام می دارد كه بامداد شیرینش به شب حزین رسیده و چون برق و باد توفنده و خروشنده به همه چیز پشت كرده و می گریزد. ساكنان خانه اش را به نیستی تهیدید می كند. همسایگانش را بسوی نابودی می كشاند. شهدش بسی تلخ و ناگوار، و آب شیرین و زلالش بسی تیره و بدمزه است از این جام پر آب و جرعه های لایزال، جز آخرین قطره ای شور و تلخ و بد مزه- كه حتی تشنه ای را هم سیراب نمی كند- باقی نمانده ای مومنان به خدا، بخود آئید! از این خانه- كه ساكنانش را مرگ و نیستی تهدید می كند- رخت بربندید، و در جائی جاوید و ایمن منزل كنید. هوشیار باشید، مبادا آرزوهای دور و دراز بر شما چیره شود، و این دو روزه عمر، در چشمانتان، همچون زندگی ابدی جلوه كند! به خدا سوگند، اگر همچون اشتران فرزند مرده ای كه از دل ناله جانسوز كنند، سوز ناله برآورید، و یا بسان مرغكان محزون، آوای غمین سر دهید، یا مانند راهبان دیرنشین، برای درخواست نزدیكی به خدا، بخاطر بزرگداشت خ

ود، ضجه و مویه كنید، و از گناهانی كه فرشتگانش، جزای آن گناه را در دفتری محفوظ ثبت و ضبط كرده اند از او طلب آمرزش نمائید، باز هم كارتان ناچیز و بی مقدار است. چون چشم انتظار انجام سعادت بار و شادی آفرینی از جانب پروردگار هستم، از سرانجام نگون بار رفتار ناپسند شما، از جانب آفردیگار، سخت در اضطرابم به خدا سوگند، اگر دلهاتان از شهاب ایمان گدازنده شود، و از عشق به خدا تفته و گداخته گردد، و یا از چشمه چشمانتان بجای اشك، خون روان شود، و تا گیتی باقی است در این حال بمانید، و لحظه ای از گریستن و سوختن آسوده نشوید- با همه این احوال- باز در برابر سپاس از نعمات و بركات یزدانیش حال و روزی بس ناچیز داشته اید، و سپاس و شكرانه هدایتش را بجای نیاورده اید

[صفحه 167]

حیوان بیمار چشم و خمیده گوش را قربانی مكنید اگر گوش حیوان قربانی، راست، و از چشمش سلامتی و نشاط نمایان باشد، این حیوان برای قربانی شدن شایسته است. پس اگر چشم و گوشش سالم باشد، شرایط قربانی شدن در او جمع است. اما اگر شاخش شكسته باشد و هنگام رفتن بسوی قربانگاه، از پای بلنگد، چنین حیوانی شایسته قربانی نیست


صفحه 166، 167.